امان الله بابکرخيل باشندۀ ٦٥ساله قريۀ اقتاش ولسوالى خان آباد ولايت کندز، براى تامين امنيت بالاى تفاهم بين الافغانى تاکيد دارد و مى گويد:"اميد است که تمام افغانها چه در داخل دولت و چه برادران ناراضى ما با هم يکجا شوند، و دشمنى هاى داخلى خود را به محبت و برادرى مبدل سازند." اراده شما در راستای صلح و آشتی ملی، سهيم کردن مخالفين دولت به ويژه طالبان مسلح در قدرت دولت چه است؛ همچنان تصميم شما در مورد جناياتکاران جنگى و ناقضين حقوق بشر چه است؟
تفاهم بین الافغانی در صورتی که بربنای مصالح ملی شکل بگیرد؛ انکشاف مثبت و عامل تبدیل کردن نفرت به به محبت است. در این راستا ما قدم های اعتماد ساز و بلندی را بر می داریم؛ اما از مخالفین نیز می خواهیم انعطاف های لازم را در خط مصالح و منافع ملی کشور بردارند. راه منطقی این است که در چوکات قانون اساسی کشور با هم گفتگو نماییم و زمینه های راه حل های عملی را با توجه به زمینه های مشترک به وجود آوریم.
برای دسترسی به صلح و ثبات پایدار، نیاز است تا با طرف‌های متخاصم به یک نتیجۀ کلی دست یافت، ما خواهان مذاکره و گفتگو با همه جناح‌ها هستیم؛ مشروط بر اینکه با شرایط و مقتضیات افغانستان همخوانی و مطابقت داشته باشند (قانون اساسی، حفظ دستاوردهای بیش از یک دهه، قطع روابط با سازمان‌های تروریستی.)
حاکميت ملى، در اولويت کارى ما قرار دارد تا از راه سياسى به يک اجماع واحد برسيم. از همه مخالفين مسلح بالخصوص طالبان مسلح ميخواهيم که براى ساختار نظام قوى و مشارکت ملى، بعضى نظريات و پيشنهادات خود را ارايه نمايند. و خود را در يک نظام سياسى داخل کنند. آغوش قدرت ما براى هر کس بر اساس اهليت و کفايت باز است. ما بر اساس دين مقدس اسلام، عفو را نسبت به انتقام گيرى بهتر ميدانيم. معنى صلح دوامدار نيز اين است که همه جوانب، عفورا نسبت به انتقام گيرى در اولويت هاى خود قرار بدهند و بر اساس اهداف اسلامى و ملى، به يک اجماع اسلامى برسيم. ما همچنان در روشنايى صلاحيت هاى قانونى، به ناقضين حقوق بشر و جنايتکاران جنگى رفتار قانونى خواهيم نمود.
تفاهم بين الافغانى لازم است تا بدون شرکت مستقيم خارجى ها انجام شود، جامعۀ بين المللى و ملل متحد، بايد سهولت ها را براى تفاهم بين الافغانى فراهم سازد، راه همکارى را هموار و بالاخره نتايج تفاهم بين الافغانى از سوى آنها پذيرفته شود. براى تامين صلح: شراکت در قدرت مخالفين مسلح (طالبان، حزب اسلامى "حکمتیار")، لازم است و صلح پايدار از اين طريق تامين ميشود. • جنايتکاران جنگى، بايد درنخست از سوى هيئت قضايى افغانى بيطرف تشخيص و قضاوت عادلانه صورت گيرد و بعداً تصميم سرنوشت آنها با در پرتو ضرورت مصالح ملى و اتحاد ملى گرفته شود؛ از ناقضين حقوق بشر بايد جداً جلوگيرى به عمل آيد و به هيچ نوع زورگويى اجازه داده نشود که حقوق بشرى افغان ها را نقض نمايند. • ناقضين حقوق بشر، بايد جداً وعملا متوجه شوند که انجام دادن همچو اعمال بعد از اين، خط قرمز است که عبور از اين خط، باعث مجازات ميشود.
قانون اساسی کشور سهم گیری همه افغان ها را در اداره و سیاست افغانستان تضمین کرده است. اگر طالبان یا هر گروه دیگر مسلح خواستار قطع جنگ و سهم گیری در قدرت باشد، ما مذاکرات را با آن ها فوری آغاز می کنیم. در مذاکرات ظاهر خواهد شد که از مردم افغانستان چه می خواهند. فکر می کنم، برای مشارکت مخالفان در دولت و قدرت با نظر داشت قانون اساسی و دستاورد های مردم، مانعی وجود ندارد. افغانستان به کار و فعالیت فرزندان خویش نیاز دارد. هرکس از هر راهی که می تواند باید مشارکت کند. در مورد جنایت کاران و ناقضان حقوق بشر، نظر ما این است که نخستین و عملی ترین کار تجرید آنان از دستگاه دولت و حکومت می باشد. در صورتی که اسناد و شواهد وجود داشته باشد، محاکم کشور را به پیگیری قضایی دوسیه های آنان موظف می کنیم. اما در حاکمیتی که حکومت ما آن را رهبری خواهد کرد، به صورت قطع جایی برای ناقضان حقوق بشر وجود نخواهد داشت.