شوراى ملى (پارلمان) متشکل از نمايندگان مردم است که براى طرح و تصويب قوانين و نظارت بر اجراى آنها توسط مردم با راى سرى، آزاد، مستقيم وعمومى برگزيده ميشوند، و يکى از ارکان ثلاثۀ دولت است که در ماده هاى ٨١ و ٨٢ قانون اساسى معرفى شده است.
شوراى ملى دولت جمهورى اسلامى افغانستان، به حيث عالى ترين ارگان تقنينى، مظهر ارادۀ مردم آن است و از تمامى ملت نمايندگى مى کند. هر عضو شورا در موقع اظهار راى،‌ مصالح عمومى و منافع علياى مردم افغانستان را مدار قضاوت قرار مى دهد.
شوراى ملى، متشکل از دو مجلس ولسى جرگه و مشرانوجرگه مى باشد؛ هيچ شخص نمى تواند در يک وقت، عضو هردو مجلس باشد.
ولسى جرگه
ولسى جرگه،  جرگۀ نمايندگان مردم در شوراى ملى يا پارلمان است. اين جرگه از مجموع نمايندگان ولايات تشکيل شده که اعضاى آن، از طريق انتخابات ازاد و منصفانه به اساس راى سرى، مستقيماً از سوى مردم انتخاب ميشوند.
ولسى جرگه، داراى ٢٤٩کرسى است که از جمله ١٠ کرسى آن، به کوچى ها اختصاص داده شده است. تعداد کرسى هاى هر ولايت در ولسى جرگه، به اساس جمعيت افراد آن ولايت اختصاص داده ميشود. آنعده از هموطنان ما که نام شان را براى راى دهى ثبت کرده اند و سن شان تا روز انتخابات حداقل ٢٥ سال باشد و از سوى محکمه متهم به کدام جرم و جنايت ضد بشرى نباشند و از حقوق مدنى محروم نباشند، ميتوانند خود را براى ولسى جرگه کانديد نمايند.
تعدان زن ها در ولسى جرگه، از سوى قانون اساسى تعيين و تثبيت شده، که مى گويد تعداد کرسى زنان، بايد دو برابر تعداد ولايات (٦٨) باشد.
در انتخابات ولسى جرگه، هر ولايت داراى يک حوزۀ انتخاباتى است.
هر افغان، تنها در ولايتى راى داده ميتواند که نام وى در کارت راى دهى اش، راجستر شده است. کوچى ها نيز ميتوانند خود را به ولسى جرگه کانديد نمايند. براى کوچى ها تمامى کشور، يک حوزۀ انتخاباتى است؛ آنها در هر ولايت در مکان هاى تعيين شدۀ انتخابات راى داده ميتوانند.
هر دور ولسى جرگه پنج سال است؛ انتخابات دورۀ آينده ولسى جرگه، قبل از آن که دورۀ قبلى به پايان برسد، صورت مى گيرد.
وظايف اختصاصى ولسى جرگه:

  • ايجاد کميسيون هاى اختصاصى به هدف بررسى و ملاحظه اجراآت حکومت.
  •   تصويب و تطبيق آن عده لوايح (با دو ثلت راى اعضا) که رييس جمهور آن را تاييد نکرده است.
  • فيصله در مورد استيضاح وزيران.
  •  فيصله در مورد پروگرام هاى انکشافى و بودجه سالانۀ دولت.
  •  تاييد و يا ترديد مقررى ها به اساس قانون اساسى.

مشرانوجرگه
مشرانوجرگه؛ جرگۀ بزرگان در پارلمان يا شوراى ملى است. شمارى از اعضاى اين جرگه، انتخابى و برخى ديگر آن انتصابى ميباشد. اعضاى مشرانوجرگه، سه چند تعداد ولايات کشور است. يک ثلث اعضاى آن، از سوى شوراهاى ولسوالى ها، ثلث دوم آن از سوى شوراهاى ولايتى انتخاب گرديده و اعضاى ثلث سوم، از سوى رييس جمهور انتصاب ميشوند.
بخاطرى که انتخابات شوراهاى ولسوالى صورت نگرفته، پس براى نگهدارى تعادل بين اعضاى انتخابى و انتصابى مشرانوجرگه، هر دو عضو شوراهاى ولايتى، براى مشرانوجرگه انتخاب ميشوند.
عضو شوراى ولايتى که نسبت به اعضاى ديگرآن بيشتر راى بگيرد، براى يک دورۀ مشرانوجرگه (چهار سال) و عضو ديگر که در رديف دوم قرار دارد، براى سه سال منحيث عضو انتقالى مشرانوجرگه انتخاب ميشود. اما زمانيکه شوراهاى ولسوالى ها ايجاد شود، با نمايندگان شوراهاى ولسوالى ها عوض ميشود؛ آن عضو شوراى ولايتى که براى دور مکمل مشرانوجرگه انتخاب شده، کرسى يا عضويت خود در شوراى ولايتى را کاملاً از دست ميدهد؛ اما زمانيکه اعضاى شوراهاى ولسوالى ها براى مشرانوجرگه انتخاب شدند، پس اعضاى انتقالى مشرانوجرگه، کرسى خود در شوراى ولايتى را دوباره  به دست آورده ميتواند. اعضاى انتصابى ولسى جرگه، براى مدت پنج سال کار مى کنند.
 
 دورۀ نامزدى کانديدان
نامزديکه به مشرانوجرگه کانديد ميشود بايد:
عضويت شوراى ولايتى را داشته باشد.
در زمان نامزدى، بايد حداقل ٣٥ ساله باشد.
 
انتخاب اعضاى شوراى ولايتى به مشرانوجرگه:
اعضاى شوراى ولايتى، مکلف اند که براى کانديد مورد نظر خود، در هر مرحله راى پنهان بدهند. کانديدى که در  دور اول انتخابات، آراى بيشتر از نيم وکلاى حاضررا  به دست بياورد، با آن کانديد يکجا به مشرانوجرگه انتخاب ميشود که آراى دومى(کسى که بعد از اولى، بيشترين آرا) را به دست آورده است. بناءً کسى که آراى بيشترى در انتخابات به دست آورده، براى دور مکمل مشرانوجرگه (چهار سال)، و کسى که آراى دومى به دست آورده، کرسى انتقالى مشرانوجرگه را به دست مى آورد؛  اما اگر هيچکدام از کانديدان در دور اول انتخابات، اکثريت آرا را کسب نکنند، پس آن دو کانديد که در دور اول انتخابات، آراى بيشترى را به دست آورده اند، در دور دوم انتخابات باهم رقابت مى کنند؛ اما اگر دور دوم، دو يا بيشتر از دو کانديد راى مساوى را بگيرند، پس کسى که در بين شان، تعليمات بيشتر داشته باشد، موفق اعلام ميشود.
کانديدى که براى دور مکمل مشرانوجرگه انتخاب ميشود، عضويت خود در شوراى ولايتى را از دست ميدهد، ولى اعضاى انتقالى مشرانوجرگه، عضويت خود در مشرانوجرگه را زمانى دوباره گرفته ميتواند که انتخابات شوراهاى ولسوالى صورت گيرد و نمايندگان خود را به مشرانوجرگه انتخاب نمايد.
عنعنوى جرگه؛ در خاک ما ريشۀ باستانى دارد. پدران ما از اين عنعنه خوب در طول تاريخ استفاده کرده اند. زمانيکه زندگى اجتماعى در آرياناى باستان انکشاف يافت و نظام سياسى (دولت)، به هدف به دست آوردن منافع عامه به ميان آمد، نياز به نيروى ملى نسبت به سابق بيشتر احساس شد؛ اين کار سبب گرديد که زمينه براى ساختار اجتماعى مساعد شد و جرگه ها به همين هدف، نه تنها در ساختار اجتماعى بلکه در مسايل ملى، نقش  با ارزش خود را بازى کرد.
اين جرگه ها در جامعۀ باستانى افغانستان، يک عنصر مهم انکشاف زندگى سياسى خوانده شد، که از آن وقت تا امروز، در زندگى سياسى و جامعۀ ملى، از مقام با ارزش برخوردار است. جرگه در زمان نياز، منحيث يک موسسه در جامعه، امور سياسى و زندگى اجتماعى نقش مهم دارد. جرگه ها در طول تاريخ، از نفوذ اشخاص دور بود يا به عبارت ديگر، در هيچ جرگه نفوذ يک شخص محسوس نشده بود.
قابل ذکر است که از جرگه،  نه تنها به هدف هموار ساختن مسايل اجتماعى، بلکه در هموار ساختن مشکلات قضايى جامعه نيز استفاده ميشود.
جرگه هاى ملى و قبيلوى، در طول تاريخ به ويژه در صدۀ ١٩ و بعد از آن، در استقلال افغانستان و در راه مبارزه با متجاوزين خارجى، نقش موثرى را بازى کرده اند. ميتوانيم که از جرگۀ ملى سال ١٨٤١ در مقابل استعمار انگليس، جرگه ميرويس خان هوتکى در مقابل استبداد ايران و گرگين، که در نتيجۀ آن نخستين حکومت ملى قبيلوى افغانستان در سال ١٧٠٩به وجود آمد، همچنان جرگه ماه اکتوبر سال ١٧٤٧ميلادى که توسط نادر افشار در قعله نظامى ساختمان شيرسرخ داير شد و تا شش روز ادامه يافت و احمدخان ابدالى را به حيث پادشاه انتخاب کرد، يادآورى نماييم. از اين آشکار ميشود که جرگه ها نه تنها در بخش اجتماعى، بلکه از نگاه مذهب نيز براى مردم قابل اهميت اند و مردم به آن احترام دارند.
شوراى ملى و مجلس اعيان؛ بار نخست در سال ١٣١٠خورشيدى در کشور ما ايجاد شد و بدون کدام توقف تا سال ١٣٥١ادامه يافت، که بعداً جريان آن در اثر به وجود آمدن کودتاها توقف يافت.
با استرداد استقلال افغانستان توسط امان الله خان، قوانين با ارزش و تدابير مهم با آمدن اصلاحات براى پيشرفت ايجاد و تطبيق شد؛ اما به زودى از سوى بيگانه ها ازهم پاشيد، دولت امانى سقوط کرد و دورۀ  پُر اغتشاش حبيب الله کلکانى آغاز گرديد. تمامى قوانين دورۀ امانى ملغا قرار گرفت، که بعد از مبارزه ها و قربانى هاى زياد، اين دوره به پايان رسيد. بعد از اين دوره، حاکميت محمدنادرخان در سال ١٣٠٨خورشيدى به ميان آمد و به هدف  اصلاح امور مملکتى وى، يک راهکار ده ماده يى اعلام شد که مادۀ دهم آن، به انتخابات نمايندگان شوراى ملى ارتباط داشت. اين لايحه در لويه جرگه سال ١٣٠٩خورشيدى تصويب گرديد.