دکتر مگنوس اوهمان
کارزارهای انتخاباتی کدام کشور جهان از همه گران‌تر است؟ در نگاه اول، پاسخ بسیار روشن به نظر می‌رسد. در انتخابات اخیر ایالات متحده‌ی امریکا بیش از 2 میلیارد دالر به مصرف رسید و اگر این رقم را با مصارف سایر انتخابات‌هایی که در همان مقطع زمانی برگزار شد، ترکیب کنیم، مجموع مصارف تخمیناً بیش از 6 میلیارد دالر خواهد شد.
با این حال، دو عامل را باید زمانی ‌که به این ارقام نگاه می‌کنیم، در نظر داشته باشیم. نخست این ‌که ایالات متحده امریکا نفوس بسیار زیادی دارد. البته نفوس چین به مراتب از امریکا بیش‌تر است، اما در این کشور انتخابات رقابتی وجود ندارد. نفوس هند هم از امریکا بیش‌تر است؛ اما رییس جمهور هند به صورت غیرمستقیم توسط پارلمان انتخاب می‌شود و والی‌ها هم در هر ایالت هند از سوی رییس جمهور منصوب می‌شوند. لذا انتخابات مستقیم با بیش‌ترین تعداد رأی‌دهنده در هند، انتخابات مجلس نمایندگان هند است.
عامل دوم، اندازه و میزان اقتصاد ایالات متحده امریکا است. تخمین دقیق آن مشکل است؛ اما تولید ناخالص داخلی ایالات متحده امریکا از هر کشور دیگری در جهان دو برابر بیش‌تر است. چین از این نظر در مرتبه دوم قرار دارد، بنابراین، تولید ناخالص داخلی جاپان به حیث دومین دموکراسی بزرگ، در حدود یک‌سوم تولید ناخالص داخلی امریکا است.
برای روشن شدن موضوع، به دو نمونه در این رابطه توجه کنید. مصارف امور نظامی ایالات متحده امریکا بیش‌ از تولید ناخالص داخلی کشور سویس است و پولی که امریکایی‌ها سالانه برای بادام زمینی پرداخت می‌کنند، بیش‌ از تولید ناخالص داخلی کشور فیجی است.
از آن‌جا ‌که پول و سرمایه‌ی زیادی در امریکا وجود دارد، ما باید انتظار بالا بودن مصارف کارزارهای انتخاباتی امریکا را داشته باشیم. یک مقایسه‌ای که اغلباً توسط الن وینتراب، کمیشنر کمیسیون انتخابات فدرال امریکا صورت می‌گیرد نشان می‌دهد که امریکایی‌ها برای گرامی‌داشت از جشن هالووین بیش‌تر از کارزارهای انتخاباتی پول مصرف می‌کنند (انتخابات در امریکا همیشه بعد از جشن هالووین برگزار می شود).
بنابراین، زمانی‌ که مصارف کارزارهای انتخابات‌ را با هم مقایسه می‌کنیم، باید عامل‌های فوق را در نظر داشته باشیم (قابل ذکر است که تمامِ ارقامی که در این‌جا ذکر شده اند باید با دقت مورد توجه قرار گیرند؛ زیرا تعیین دقیق ارقام مصارف مشکل است).
در صورتی که عامل نخست را در نظر بگیریم، می‌توان گفت که میزان مصارف در انتخابات امریکا در سال 2012 در مقایسه با مبالغ مصرف شده برای انتخابات‌هایی که در سال 2010 در برزیل برگزار شدند، نسبتاً یک‌سان بوده است (18 دالر برای هر رای‌دهنده‌ی بالقوه در برزیل در برابر 25 دالر در امریکا.)
تخمین دیگری که تنها از مصارف انتخابات ریاست جمهوری برزیل صورت گرفته نشان می‌دهد که 15 دالر برای هر رای‌دهنده واجد شرایط مصرف شده است. این رقم به‌طور قابل ملاحظه‌ای بیش‌تر از 8 دالری است که در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا [در اِزای هر رای‌دهنده] مصرف شده است. رقابت‌کنندگان سیاسی جاپانی نیز پول زیادی را در کارزارهای انتخاباتی خود به مصرف می‌رسانند، هرچند این مصارف به نسبت همتایان آن‌ها در امریکا کم‌تر است.
در رابطه با مصارف کارزارهای انتخاباتی و میزان اقتصاد، مفید خواهد بود که میان مجموع مصارف و میزان تولید ناخالصی داخلی مقایسه صورت گیرد.
چنین مقایسه‌ای به صورت کل، نشان می‌دهد که مصارف کارزارهای انتخاباتی در مقایسه با اقتصاد چه قدر‌بیش‌تر می‌باشد. چنین مقایسه‌ای با برزیل نشان می‌دهد که مجموع مصارف مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری امریکا در سال 2012 به میزان 0.13% تولید ناخالص داخلی کشور بوده، در حالی ‌که این میزان در سال 2010 در برزیل حدود 6 برابر بیش‌تر از امریکا (0.08) بوده است.
البته در انتخابات پارلمانی هند که در سال 2009 برگزار شد، هزینه‌ی هر رأی‌دهنده در مقایسه با انتخابات سال 2012 امریکا کم‌تر بوده است؛ اما اثر این مصارف بر اقتصاد هند در مقایسه با امریکا به مراتب بیش‌تر بوده است. (0.08% در هند؛ 0.03% در امریکا). همین مسئله در کشور اوکراین نیز صادق است.
در این کشور، مصارف‌ِ انتخابات پارلمانی 2012 که رسماً گزارش شده است، حدود % 0.125 تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می‌دهد؛ یعنی چهار برابر بیش‌تر از ایالات متحده امریکا. ارقام رسمی از انتخابات دولت محلی در مالدیو نیز تنها اندکی از ارقام کشور اوکراین پایین‌تر است.
این مقایسه‌ها نشان می‌دهد که هرچند مصارف انتخابات امریکا درسال 2012 در مقایسه با کشورهای دیگر جهان بسیار بالا بوده است؛ اما این مصارف آن‌ گونه ‌که در نگاه اول چشم‌گیر به‌نظر می‌رسند، نیست. البته بسیاری از کشورهای دموکراتیک نسبتاً قدیمی اروپا در کارزارهای انتخاباتی خود بسیار کم‌تر مصرف می‌کنند.
هزینه مبارزات انتخاباتی کنگره امریکا تقریباً ده برابر مبلغی است که در آخرین کارزار انتخابات عمومی بریتانیا به مصرف رسید. این در حالی ‌است که این مصارف در امریکا در مقایسه با تولید ناخالص داخلی، حدود بیست برابر بیش‌تر بوده است.
در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه که در سال 2007 برگزار شد، مصارف  صورت گرفته کم‌تر از یک هشتم مصارفِ انتخابات امریکا بود. اما در سایر کشورها (به ویژه در کشورهایی که دموکراسی کهنه به حساب نمی‌آیند)، اگر میزان واجدان شرایط رای‌دهی، و مهم‌تر از آن میزان اقتصاد کشور را در نظر بگیریم، می‌توان گفت که کشور‌های دیگر، بیش‌تر از سیاست‌مداران امریکایی در کارزارهای انتخاباتی شان پول مصرف می‌کنند.
دو نکته‌ای که باید این‌جا ذکر شوند این اند:
1- متأسفانه ما تنها می‌توانیم این مقایسه‌ها را با کشورهایی انجام دهیم که معلومات مورد نظر در آن‌ها در دسترس است. به باور من، اگر میزان واجدان رای‌دهی و میزان اقتصاد نایجریا را در نظر بگیریم، می‌توان گفت که کارزارهای انتخاباتی سال 2010 آن کشور یکی از پرهزینه‌ترین انتخابات‌های تاریخ بوده است.
متأسفانه معلومات قابل استناد و معتبر راجع به مصارف صورت گرفته در کارزارهای انتخاباتی نیجریه وجود ندارد. (احزاب سیاسی از ارائه‌ی گزارش‌هایی که ضروری بوده اما عدم انجام آن مجازات در پی نداشته، اجتناب می‌کنند).
2- مسئله‌ی دیگر، آینده مصارف کارزارهای انتخاباتی امریکا می‌باشد. شماری از رقابت‌های انفرادی در امریکا نشان می‌دهد که پول زیاد مصرف کردن در مبارزات انتخاباتی لزوماً پیروزی به بار نمی‌آورد. در میان رای‌دهندگان  و واجدان رای‌دهی، یک حس خستگی شدیدی از مبارزات انتخاباتی احساس می‌شود که این امر می‌تواند عاملی برای کاهش مصارف در انتخابات‌های آینده امریکا باشد.
از سوی دیگر، به نظر می‌رسد که تبلیغات منفی هنوز یک روش مؤثر است. این امر می‌تواند نامزدان را برای انتخابات آینده وادار به ادامه افزایش مصارف در مبارزات انتخاباتی شان نماید. تبلیغات منفی به معنای بیان و اظهار پیام خود نیست؛ بلکه در واقع تلاشی است برای تخریب کردن و گرفتن فرصت‌های رقیب. این یک موضوع بسیار نگران کننده در کارزارهای انتخاباتی امریکا است.
به عنوان عامل آخر می‌توان گفت که سیاست در امریکا نسبتاً متفاوت با سیاست در کشورهای دیگر است که این تفاوت بیش‌تر به خاطر نقش محدودِ احزاب سیاسی در تنظیم فعالیت‌های سیاسی است. کارل هاینز ناسماچر با نظرداشت نقش احزاب سیاسی و استفاده از اطلاعات مرتبط به مبارزات انتخاباتی دهه 1990، بر این نظر است که امریکا یک «مصرف‌کننده متوسط» است؛ برخلاف کشورهایی مانند اتریش، اسراییل، ایتالیا، جاپان و مکزیک که «مصرف‌کننده‌های بیش از حد»‌ به شمار می‌آیند.
دکتر اوهمان، مشاور امور مالی فعالیت‌های سیاسی بنیاد‌ بین‌المللی نظام‌های انتخاباتی است.
http://www.bamdad.af/dari/story/2124