گل الرحمن ٣٩ ساله باشندۀ ولسوالى چک ولايت ميدان وردک مى گويد:((سطح قابليت جذب براى تعليم در مکاتب و موسسات تحصيلات عالى، بسيار پايين است و از سوى ديگر تعداد زيادى از افغان ها توان اين راندارند که تعليمات خود را در مکاتب و پوهنتون هاى شخصى پيش ببرند؛ اگر دولت توجه نکند، اولادهاى مردم غريببى تعليم خواهند ماند.)) چه راهى را براى برآورده سازى خواست هاى مردم در بخش تعليم و تحصيل انتخاب مى کنيد؟
در رابطه به بهترسازی کیفیت نظام معارف و تحصیلات عالی در کشور، برنامه های کارشناسانه و مشخص داریم، ما وضعیت فعلی معارف و تحصیلات عالی را مورد مطالعه قرار داده و آسیب شناسی کرده ایم و جهت بیرون رفت از وضعیت فعلی، طرح های مفصل داریم تا موارد ذیل پیگیری شود و زمینۀ‌ عملی پیدا کند: بهترسازی نصاب تعلیمی و تحصیلی؛ بهینه سازی شرایط تربیۀ معلم؛ اهتمام برای اعمار مراکز آموزشی، تحصیلی و فرهنگی؛ تقویت روند نظارت تعلیمی و تحصیلی؛ نوسازی و بهسازی در رابطه با تعلیمات و تحصیلات اسلامی؛ رفع چالش های تعلیمات تخنیکی و مسلکی؛ ساماندهی مدیریت استراتیژیک معارف و تحصیلات عالی؛ مساعی برای تحقق اهداف انکشافی هزارۀ سوم تعلیم وتربیه برای همه؛ تقویت پروسۀ سواد حیاتی و سوادآموزی؛ اهتمام جدی در جهت تحقق انکشاف متوازن معارف؛ توسعۀ کمی و کیفی نظام تحصیلات عالی؛ مساعی برای شکوفایی استعدادهای درخشان جوانان؛ اعتبار دهی و تضمين کيفيت تعلیم و تحصیل در بخش خصوصی؛ اهتمام به اصل پرورش در کنار آموزش؛ توجه به بهبود وضعیت معلمان و استادان؛ توجه به زمینه های امنیتی در حوزه های معارف و تحصیلات عالی، زمینه سازی برای دسترسی همگان به تعلیم و تحصیل از کانال خدمات فرهنگی دولت.
برای تعلیم و تحصیل فرزندان کشور، مطابق به قانون اساسی افغانستان که همانا تدریس تا سویه لیسانس به صورت رایگان است، عمل خواهیم کرد: - تطبیق مواد قانون در باره معارف و تحصیلات عالی - پاک کاری نظام معارف و تحصیلات عالی از هر نوع تبعیض و فساد - اختصاص بودجه کافی اعم از بودجه ملی و انکشافی در عرصه معارف - انکشاف متوازن در سطح معارف و تحصیلات عالی - توجه به وضع معیشتی اساتید و معلمان با میکانیزم های منطقی - تبادله و تشریک همکاری های علمی با نهاد اکادمیک برون مرزی - بلند بردن سطح دانش اساتید مطابق به نیازهای عصرحاضر - ایجاد و تقویت مراکز تحقیقاتی در تمام پوهنتون ها - فراهم نمودن زمینه آموزش به زبان های مادری برای حفظ ارزش های فرهنگی در ولایت ها - ایجاد کتابخانه های عامه در سراسر کشور
۵: قبل از همه يک محيط و چهارچوب را براى معارف به ميان خواهيم آورد، که يک متعلم صنف نهم قابليت اين را داشته باشد که وى هم در اقتصاد، هم در انتظام امور جامعه و هم براى تقويت و حفظ جان خود و کشور، در همه امور سهيم شود. متعلمين بعد از فراغت صنف نهم يا دوازدهم، در ذهن خود به ادامۀ تعليمات ديگر آمادگى داشته باشد. ما در اين مورد نيز توجه زياد داريم تا يک محصل نبايد مجبور شود که چهار سال پوهنتون بخواند، بلکه افرادى را نيز تربيه کنيم تا در جريان دو سال به بازار داخل شوند؛ افرادى که از اثر مشکلات امنيتى، اقتصادى، فرهنگى و جامعه از تعليم خود باز مانده اند. براى تکميل کردن درس هاى آنها آمادگى هاى زياد داريم، استعداد آنها بايد از نگاه سن،از تعليمات باز نماند. امتحان کانکور نيز بطور بنيادى اصلاح شود. مکاتب را به اساس کيفيت تدريسى آن معيارى ميکنيم تا متعلمين از تحصيلات عالى دور نمانند. جوانانيکه از مکتب و پوهنځى ميمانند، به اساس تجارب جهانى پروگرام هايى براى آنان به راه اندازى خواهد شد که در جريان ده هفته، نيمه مسلکى شوند. پس ما يک قوۀ يک ساله کار را مطرح و عملى خواهيم کرد که در جريان آن، جوانان بى سواد از ده هفته گرفته تا شش ماه، در جريان کار عملى آموزش هاى مسلکى ببينند. و بعد از آن بر اساس قرارد در شرکت هاى بزرگ، متوسط و کوچک براى شان کار پيدا خواهد شد. ما براى اين جوانان شرايط کوتاه مدت آموزش و کار در کشورهاى پيدا خواهيم کرد که ظرفيت قوى ساختمانى دارند.
اخيراً دستاوردها دربخش معارف وجود دارد، اينکه ده ميليون بچه و دختر به مکاتب ميروند، يک دستاورد قابل ملاحظه است، پيشرفت خوب از لحاظ کميت صورت گرفته است. اما کيفيت معيارهاى تعليمى بنا به عوامل ذيل ضعيف اند: • کمبود مواد تدريسى در پوهنتون ها، مدارس و مکاتب دولتى، نبود لابراتوارهاى معيارى، نبود مکاتب، و کمبود معلمين مجرب. • دواير شخصى تعليمى وپوهنتون ها مشکلاتى به ميان آورده؛ بدين شکل که سطح تمام معيارهاى تعليمى در موسسات پايين است، شاگردان غيرحاضر نيز سند فراغت را در پايان سال به دست مى آورند. • اولتراينکه تعداد معلمين معيارى کم است و معلمين حاضر نيز روزانه در چند پوهنتون دولتى و غيردولتى درس ميدهند. راه حل آن عبارت است از:  ايجاد کورس هاى طويل المدت تربيت خوب معلمين در چوکات دولتى.  فرستادن معلمين و حتا استادان از طريق سکالرشيپ هاى تحصيلات عالى به کشورهاى خارجى.  بلند بردن معاش ماهانۀ معلمين معيارى، تا روزانه مجبور به درس دادن در چند پوهنتون نشوند.  پوهنتون ها و مکاتب شخصى رشد نمايند و دولت نيز قسمت اعظم بودجۀ خود را در اين بخش مصرف نمايد.  پوهنتون هاى شخصى نيز بايد اجازۀ کار و فعاليت داشته باشد؛ اما شرط قوى اين است که استادان و وسايل خوب و معيارى داشته باشد، شاگردان و محصلين جداً پايبند حاضرى باشند.
در بخش آموزش برنامه فرهنگی ما، از نصاب تعلیمی گرفته تا فراغت و اشتغال، اقدام هايی در نظر گرفته شده است. به نکتۀ خوبی اشاره کرده اید که نباید فرزندان غریب به دلیل ناتوانی در پرداخت اجرت تعلیم و تحصیل از آن بازمانند. ما در بارۀ جذب بیشتر به موسسات تحصیلی دولتی و همچنان موسسات تحصیلات عالی خصوصی برنامه هایی داریم. یکی از اهدف آن تنظیم اجرت است که هر علاقه مند تحصیل، از عهدۀ آن بدر شده بتواند. درعین حال بین دولت و موسسه های خصوصی موافقه خواهد شد که یک فیصدی قابل قبول فرزندان نادار جامعه را به طور رایگان شامل موسسات خویش نمایند. بازهم از اینکه ما را متوجه این نکتۀ مهم کردید، تشکر می کنیم.