عبدالله: شروط کرزی برای امضاى موافقتنامه امنیتی با امریکا غیرعملی است

کابل (پژواک، ۱۰قوس٩٢): عبدالله عبدالله نامزد انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری، شروط تازۀ حامد کرزی برای امضاى موافقتنامه امنیتی با امریکا از جمله مرتبط دانستن آن با انتخابات آینده را غیرعملی خوانده و آن را ملاحظۀ شخصی رییس جمهور می داند.

عبدالله در یک مصاحبۀ اختصاصی با آژانس خبری پژواک، دیدگاه و راهکارهای خود را برای آیندۀ افغانستان بیان کرد و نسبت به روند کنونی تحولات کشور از جمله موافقتنامه امنیتی میان افغانستان و امریکا نیز واکنش نشان داد.

این نامزد انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری، با انتقاد از عملکرد حامد کرزی طی بیش از ١٢ سال گذشته گفت که افغانستان در این دوره، فرصت های خوبی برای پیشرفت و تامین صلح داشت که محقق نشد.

وی در این مصاحبه، دیدگاه و راهکارهایش را در امور مختلف به ویژه حکومتداری، امنیت، اقتصاد، تعلیم و تربیه، تحصیلات عالی و رابطه با کشورهای همسایه، منطقه و جهان، اقتصاد، و تحصیلات عالی مطرح کرده است.

متن کامل این مصاحبه را که به صورت پرسش و پاسخ مطرح شده است، پیگیری کنید.

پرسش: چه چیز باعث شد که شما خود را در انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری نامزد کنید؟ 

پاسخ: من در انتخابات گذشته هم نامزد بودم، برنامۀ خود را به مردم مطرح کردم و مردم از نامزدی ام حمایت کردند و در انتخابات سهم گرفتند و این پیشینه، یکی از دلایل می باشد. اینکه در زندگی چه دستاوردی داشتم و چه کارهايی کرده ام، من صحبت نمیکنم؛ اما تجربه سهمگیری در مبارزات مردم افغانستان، کار سیاسی، و سهمگیری در آوردن تحول در افغانستان و موافقتنامه بن، و بعد از او در شناساندن افغانستان در سطح بین المللی، و به صورت خلاصه در بین مردم بودیم و از مردم هستیم و تلاش داریم که انشاءالله کار ما و کوشش ما، سبب یک تغییر مثبت در افغانستان شود.

پرسش: از دید شما پست ریاست جمهوری، یک موقف است یا مسووليت؟

پاسخ: بیشتر از اینکه موقف(جایگاه) باشد، یک مسووليت بسیار بزرگ ملی است و یک مسوولیت بسیار دشوار هم است که دشواری اش هم بنابر بر شرایط افغانستان و میراثی است که رییس جمهور آینده می گیرد از وضعیت امروز، شما می توانید آن را تصور کنید؛ اما به هر حال تعهد صادقانه برای خدمت به مردم مسئله اساسی است؛ بعد از آن، داشتن دیدگاه و منافع کشور را درست تشخیص کردن، ضرورت های کشور را درست توجه نمودن و در آن مسیر کار کردن، می باشد.

پرسش: شما در کنار آن که پست ریاست جمهوری را یک مسووليت عنوان کردید و دشوار خواندید، آیا فایق آمدن بر این دشواری ها از نظر شما ساده خواهد بود؟

پاسخ: کار آسان در دنیا وجود ندارد، بعد در افغانستان هم که گفتم با توجه به مشکلاتش، هیچ کسی نمی تواند که در این قسمت به صورت مبالغه آمیز ادعا کند که یک کار سهل در پیش رو است؛ اما مشکلات هرچه باشد، من پیشتر به دو سه نکته که اشاره کردم، داشتن یک دیدگاه، داشتن یک طرح، یک برنامه، ایجاد یک تیم، تمامی اینها؛ کشورهای دیگر، این مشکلات را در مواقع مختلف در تاریخ خود طی کرده اند، ما چرا نتوانیم بر این مشکلات فایق بیایم؟ مشکلات می باشد؛ اما راه حل هم وجود دارد اتکاى ما به خداوند است؛ اما وقتی مردم در صحنه باشند، مردم در حل مشکلات یاری رسانند و مردم وقتی نظام را از خود بدانند؛ دولت را از خود بدانند، بعد در کنار اش می ایستند و از آن حمایت می کنند.

پرسش: شما از راه حل صحبت کردید؛ اما با توجه به اینکه فساد در کشور بیداد می کند، دسترسی به عدالت و محاکم ما دچار مشکل است و نبود امنیت از چالش های بزرگ است. به نظر شما رهبری که بتواند بر این مشکلات فایق آید، چه خصوصیت هایی باید داشته باشد؟

پاسخ: وقتی نظام ما جمهوری اسلامی است یک کسی که میخواهد که در راس حکومت قرار داشته باشد، در جمهوری اسلامی او باید باورمند به جمهوری اسلامی باشد. باورمند به قانون اساسی کشور باشد. باور داشته باشد به ارزش هاسی که پیش ملت او ارزش ها عزیز است و عقیده مند باشد به آرمان مردم، منافع ملی و بالاخره طرح و برنامه داشته باشد و تیم کاری داشته باشد.. در این شکی نیست که بهترین فرصت ها برای رفع چالش هایی که افغانستان با آن مواجه است، از دست رفته و استفاده خوب نشده؛ اما بازهم مردم ما هستند؛ مردمی که مشکلات را متحمل می شوند؛ اما بازهم ملک خود را دوست بدارند وطن خود را دوست بدارند؛ مهم این است که تغییر را ببینند در قدم اول و تغییر مثبت را ببیند و تغییر و تحول مثبت از یک جای آغاز شود. شروط کرزی برای امضاى موافقتنامه امنیتی با امریکا غیرعملی است

پرسش: شما از دست رفتن فرصت ها یاد کردید؛ اما ملامتی یا مشکلی را که موجود است، این را در چه میبنید؟ فکر می کنید کسی که در راس حکومت بوده، فاقد همان خصوصیت هایی است که شما عنوان کردید؟

پاسخ: در مرحله اول دولت سازی و ملت سازی؛ کسی که در راس یک اداره قرار دارد یا نظام قرار دارد، بسیار زیاد تاثیر دارد؛ خصوصاً در حالت هايی مثل افغانستان که هنوز نهادها ساخته نشده و حاکمیت قانون هنوز آن طوری که مردم توقع آنرا دارند، نهادینه نشده و تمامی اینها. در مرحله اول دولت سازی و ملت سازی قرار گرفتیم، بعد از موافقتنامۀ بُن؛ اما در همچو حالات اگر رهبر یا رهبرهای سیاسی باورمند به این ارزشها نباشند، از این ارزشها تنها منحيث ابزاری بخاطر ادامه قدرت استفاده کنند، این مهمترین مسئله است.

 بعد از آن توانایی های مدیریتی وجود داشته باشد، نسپردن کار به اهلش یک مشکل بوده، بی تفاوتی در باره فساد اداری و تمام اینها؛ بعد باقی اش به اراده سیاسی تعلق می گیرد که در این هم کمبود بوده. دیدگاه هم وجود نداشته، مسیر هم واضح نبوده، در یک کشوری که دوست و دشمن هنوز تعریف نشده باشد از طرف شهروندان نه، از طرف رهبری کشور؛ من مهمترین عامل همین را می بینم و در قدم های بعدی ده ها عوامل دیگر است که ما نتوانستیم از این فرصت ها استفادۀ خوبتر بکنیم.

پرسش: اگر درمورد راهکارهای خود بگويید، مثلا در بخش امنیت که نگرانی بیشتری وجود دارد و اینکه چگونه می توانیم امنیت را تامین کنیم؟

پاسخ: این مربوط به تمامی اجراآتی می شود که یک نظام یا اداره روی دست می گیرد. تعهد به حاکمیت قانون و مراعات قانون و تطبیق قانون بر همه شهروندان به صورت یکسان؛ این بسیار یک مسئله مهم است. باور داشتن به نهادها و تقویت نهادهای عدلی و قضایی، تقویه روحیه ملی در بین نیروهای امنیتی، تعریف واضح از منافع ملی، از دوست و دشمن، مجازات و مکافات، سپردن کار به اهلش، استفاده از حمایت مردم در تامین امنیت؛ خوب تمام اینها را که شما ببینید به یک مدیریت سالم نیاز دارد.

 بعضاً امنیت را یک مقعوله تخنیکی فکر میکنند، مثلاً فکر میکنند تعداد پولیس زیاد شود، امنیت می آید، یا فلان سرحد را ببندیم در افغانستان امنیت می آید، در این شکی نیست که ناامنی درافغانستان عوامل منطقوی هم دارد و یک بخش عمدۀ این عوامل را تشکیل می دهد؛ وقتی که ناامنی بعد منطقوی دارد، باید در سیاست خارجی توجه شود تا این زمینه ها کم شود، دیپلماسی فعال داشته باشیم با کشورهای همسایه، از فرصت هايی که جامعه بین المللی ارائه می کند، بهتر استفاده کنیم برای تقویت نهاد های ملی، برای تجهیز بهتر شان، برای تعلیمات بهتر شان؛ وقتی فاصله بین حکومت و مردم رفع شود، مردم حکومت را از خود بدانند و حکومت از مردم باشد، بعد مردم همکار می باشند در تامین امنیت، وقتی مردم امیدوار به آینده باشند کمک میکنند. تامین امنیت یک مقوله یک بعدی نیست، وقتی زمینۀ کار را به مردم مساعد میسازیم. خوب همینطور در سایر عرصه های زندگی، پس یک بحث بسیار جامع است و اصلاح سیستم عدلی قضایی، وقتی که یک مجرم رها میشود در اثر فساد اداری، دست به ناامنی میزند.

پرسش: آیا موافقتنامه امنیتی با امریکا هم می تواند به تامین امنیت کمک کند؟

پاسخ: بلی می تواند، نمی شود که(راه حل) کُل مشکلات را در موافقتنامه امنیتی پیدا کنیم. این بخشی از مسایل است و نا امنی را هم که پیشتر من گفتم، مسئله تروریزم، مسئله جنگی که در جریان است، تمام اینها عوامل نا امنی است؛ تنها اینها هم نیست گروه های مافیایی هم شکل گرفته که امنیت را برهم میزنند؛ مسئله موادمخدر در این نقش دارد، سند امنیتی یک نسخه کامل برای رفع مشکلات امنیتی نیست؛ اما می توانیم از آن استفادۀ خوب بکنیم برای تامین امنیت و آوردن ثبات که زودتر این کار صورت بگیرد؛ یعنی برای اینکه یک فاصله کوتاه تری را طی کنیم، ما ضرورت به همکاری های بین المللی داریم؛ چون هنوز ما روی پای خود ایستاد نشده ایم.

پرسش: راهکارهای شما در زمینۀ تعلیم و تحصیل که بسیار حیاتی می باشد، چیست؟

توجه به بخش سوادآموزی، بالا بردن کیفیت تعلیم، توجه به وضعیت معلم ها؛ اما دراینجا فساد اداری یک مشکل دیگر است، و شما می دانید مواردی هست که مکتب داریم، معلم داریم، به روی کاغذ که معاش هم میگیره؛ اما تعلیم وجود نداره، توجه به تعلیمات حرفوی، در پهلوی اینکه بالا بردن کیفیت تعلیم را گفتم، به تعلیمات حرفوی بسیار ضرورت است.

بدون در نظرداشت ضرورت جامعه، زمینه سازی برای تحصیلات عالی برای فرزندان این کشور، رفع تبعیض در سیستم آموزشی، توجه به وضعیت پوهنتون ها(دولتی)، پوهنتون های خصوصی، ایجاد نظارت بر پوهنتون های خصوصی، در عین زمان تشویق تعلیمات خصوصی، تنها مدارس حکومتی نمی تواند که نیازهای کشور را در عرصه تعلیمی رفع کند، از یک طرف زمینه سازی شود تا بخش خصوصی هم نقش خود را ایفا کند، از طرف دیگر هم تجارتی شدن این مسئله را که با زیر پا گذاشتن موازین تعلیم و تربیه تنها به منظور کسب مفاد این کار صورت بگیرد، این هم باید اجازه داده نشود. خوب همینطور در زمینه تحصیلات، فراهم آوری اش در بیرون از کشور تبادلۀ تجارب بین متعلمین و محصلین در سطح منطقه، و فراتر از آن تجربه های نو آوردن، تکنالوژی را. وارد کردن سیستم تعلیماتی، از زمینه ها و فرصت های نو استفاده کردن، همۀ اینها در بخش تعلیم و تربیه مؤثر است.

پرسش: با توجه به این مواردی که گفتید، آیا فکر می کنید که سیستم آموزشی ما از این مزایا برخوردار بوده است؟

کارهایی شده است که نباید نادیده بگیریم؛ اما توجه بسیار زیاد به کار است، بعضی جاها چهار شیفت (یاچهار مرتبه) یک معلم درس می دهد در طول یک روز، این خلاف تمام موازین تعلیم و تربیه است و شاگردان هم از شش صبح تا پنج عصر، در چهار دور مختلف اینها می روند به صنف ها، خوب از یک طرف ساعت درسی کم شده، از طرف دیگر معلمین خسته می باشند؛ این مشکلاتی است که ما داریم.

 در بالا بردن کیفیت تعلیمات بسیار توجه زیاد نشده، روی کمیت کار شده و آن هم مشکلات خود را دارد درآنجا هم نواقص بسیار زیاد وجود دارد؛ همین حالا در قرن بیست و یک ولسوالی هايی داریم که اصلا مکتبی درآنجا باز نیست؛ خوب باز توجه به تعلیمات اسلامی و علاقه ای که مردم دارند، توجه به مدارس دینی است و همه اینها می تواند کمک کند.

پرسش: بخاطر دسترسی همگانی به خدمات صحی و توجه به بخش صحت، چه کارهايی مد نظر دارید؟

در طب وقایوی هم توجه بسیار کم شده، مقوله بسیار مشهور است که وقایه ارزانتر از معالجه است و در این قسمت توجه بسیار کم شده و اصلا اولویت تلقی نشده است. خوب، برنامه هایی برای واکسیناسیون سرتاسری اجرا شده؛ اما توجه بیشتر کار دارد.

در بخش طب معالجوی هم ما شفاخانه ها و کلینک های دولتی داریم و بخش خصوصی هم در این قسمت فعال است؛ در هردو مورد مشکلات بسیار عظیم وجود دارد. از یک طرف این موضوع ایجاب می کند که در زمینه تحصیلات در عرصۀ طب چه در فاکولته ها و پوهنتون های خصوصی و چه دولتی طبی توجه بیسار بیشتر شود. امروز در بعضی موسسات تحصیلات عالی، کیفیت تحصیلات در عرصه طبی  و در عرصه صحت ضعیف تر از سی سال گذشته است که این قابل تاسف است. همۀ این ها ایجاب می کند که این زمینۀ بازنگری شود، داکتران و کارکنان صحی تشویق شوند و البته جلو واردات ادویه بی کیفیت گرفته شود.

پرسش: در امور اقتصادی و برای خودکفایی کشور چه راهکارهايی دارید؟

پاسخ: افغانستان یک کشور زراعتی است. زراعت، مالداری و باغداری؛ پیشه ای است که زیادتر مردم به آن آشنا هستند، خصوصاً در دهات. توجه بیشتر در بخش زراعت و مالداری و بالا بردن سطح تولیدات زراعتی افغانستان، فراهم آوری زمینۀ صادرات، همۀ این ها می تواند به بهبود وضعیت اقتصادی کمک کند.

صنایع کوچک تولیدی در افغانستان که زمینۀ رشد را دارد؛ اما حمایت بسیار کمی را ضرورت دارد، و این حمایت صورت نگرفته است. مثلاً در یک وقت، مشخص ساختن زمین برای ایجاد فابریکه ها یک مشکل بوده است در مملکتی که می گویند چند میلیون جریب زمین غصب شده، حکومت قادر به این نبوده که چند هزار جریب زمین را در اختیار سرمایه گذارها قرار بدهد یا سهولت های دیگری ایجاد کند.

یک محیط مناسب را برای رشد بخش خصوصی ایجاد کردن همراه با نظارت از بخش خصوصی که بخشی از آن، به فساد اداری و تطبیق قانون تعلق می گیرد.

استفادۀ بهتر از وضعیت ترانزیتی که افغانستان دارد، منابع زیرزمینی افغانستان اگر به شکل خوب استفاده شود و طعمۀ فساد اداری نشود، می تواند که در رشد اقتصادی افغانستان نقش داشته باشد و خلاصه اگر بگویم بازنگری در اولویت های اقتصادی و ارائه یک دیدگاه که بتواند افغانستان را  از این مرحله که در همه عرصه ها محتاج است، به مرحله خودکفایی برساند.

پرسش: دیدگاه تان در مورد رابطه با کشورهای همسایه، غرب و امریکا چیست؟

پاسخ: با تشخیص منافع ملی و اهداف سیاست خارجی، ما ضرورت به روابط نیک همسایگی داریم و این جای خود را دارد؛ به روابط با جامعه بین المللی و جهان اسلام ضرورت داریم و هر کدام از اهمیت خود برخوردار است.

مهم این است که ما اولویت بندی خوب کرده باشیم و تشخیص خوب داشته باشیم از اهداف سیاست خارجی خود و بصورت واضح، این اهداف را دنبال کنیم؛ هیچ کدام نمی تواند جای دیگری را بگیرد.

اگر ما بخواهیم روابط منطقه را جانشین روابط خود در سطح بین المللی کنیم، این کار به جایی نمی رسد و یک دیپلماسی فعال در سطح منطقه و در سطح بین المللی، ما را در این عرصه کمک می کند.

پرسش: معاون شما یکی از اعضای حزب اسلامی است و این حزب، به چند شاخه تبدیل شده است و ازآن جمله شاخه تحت رهبری گلبدین حکمتیار، با این انتخابات مخالف است. شما فکر می کنید چه اندازه رای را از این طریق به دست آورید؟

پاسخ: ما با حزب اسلامی که باورمند به پروسه سیاسی بوده و در پروسه دموکراتیک شرکت کرده و یک حزب ثبت شده است در داخل افغانستان، موافقت کرده ایم و با هم در یک تیم انتخاباتی هستیم.

احزاب، هرکدام در افغانستان در بخش های مختلف تاثیر دارند و نفوذ خود را دارند و حزب اسلامی هم نفوذ خود را در افغانستان دارد؛ آقای حکمتیار یک موضع بسیار مشخص و جدی داشته و مربوط به خود شان می شود. در این عرصه با حزب اسلامی که در داخل کشور فعال است و ثبت می باشد، موافقت کردیم و(این حزب) از سالها جزو پروسه سیاسی در افغانستان بوده است و امروزهم در حکومت سهم دارند؛ اما در انتخابات آینده در پهلوی ما قرار گرفته اند.عبدالله: شروط کرزی برای امضاى موافقتنامه امنیتی با امریکا غیرعملی است

پرسش: در اتحاد انتخاباتی، آقای دوستم، محقق، ضیا مسعود و صالح و دیگران مانند اسماعیل خان از شما حمایت نکردند، علت در چه بود؟

پاسخ: بیشتر اعضای اتحاد انتخاباتی از جمله جمعیت اسلامی، ائتلاف ملی افغانستان که شامل چندین حزب هست، حضور داشتند و حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان به ریاست استاد محقق حضور داشته اند؛ اینها بیشترین شان در حمایت از این تکت انتخاباتی قرار گرفته اند.

آنهایی که تصمیم گرفتند در راه دیگری بروند، تصامیم شان در راستای همان اهدافی بود که همیشه عنوان می کردند یا نمیکردند؛ آن قضاوت را مردم افغانستان می کنند. ما به برنامه ملی که در شورای همکاری احزاب مطرح شده بود، متعهد ماندیم؛ ما به منشور دموکراسی که در شورای همکاری احزاب مطرح شده بود، متعهد ماندیم و یک اتحاد قوی را در سطح افغانستان در این تیم انتخاباتی ایجاد کردیم و تکت انتخاباتی هم مربوط به سه چهره ای که در تیم می بینید، نیست بلکه به مراتب یک تیم فراقومی را در بر می گیرد که انشاءالله بتواند اعتماد مردم افغانستان را جلب کند.

پرسش: آقای ضیا مسعود و دوستم، شامل این تکت انتخاباتی شما نشدند؛ اما در ابتدا قرار بود همه از یک نامزد واحد حمایت کنند؛ نظرتان در این مورد چیست؟

پاسخ: تصامیم شخصیت ها و اشخاص برای ما محترم است. هر تصمیمی که گرفتند مربوط به خودشان می شود؛ اما در اصولی که به آن تعهد کرده بودیم و برنامه ای در سطح ملی داشتیم، وفادار ماندیم؛ چون این تعهد ما با مردم بود و تعهد مقطعی در رابطه به ارزش ها نمی تواند که سبب جلب اعتماد مردم شود.

پرسش: آیا افرادی را که اکنون در کنار تان نیست، به عنوان خطری در مقابل خود در انتخابات آینده می بینید؟

پاسخ: من فکر می کنم که فعالیت های سیاسی می تواند سبب ایجاد انگیزه شود؛ برخلاف، نه تنها آنها را خطری نمیدانم بلکه این مبارزه را در هرحالت ما باید برای جلب اعتماد مردم و جلب حمایت مردم می کردیم و بکنیم و مردم افغانستان هم در یک فضای سالم و آزاد، قضاوت خود را خواهد کرد که به کی رای میدهند و به کی نمیدهند.

پرسش: شما از جمله افرادی هستید که همیشه از روند صلح شکایت کرده اید؛ راهکار شما در این زمینه چیست؟

پاسخ: نبودن یک دیدگاه، یک برنامه برای تامین صلح در کشور که در این قسمت متاسفانه دولت افغانستان بسیار غفلت کرده است. نبودن شفافیت در پیشبرد برنامۀ صلح از طرف دولت؛ مثلاً به مردم وعده هايی سپرده شده که ظرف یکسال صلح در کشور تامین می شود؛ مردم اینطور تصور کردند که گویا یک پروسه بسیار جدی در جریان است.

اما چندین سال گذشت و هنوز از صلح خبری نیست و جنگ گسترش پیدا کرده؛ من وقتی می گویم اکثریت مطلق مردم افغانستان خواستار صلح عادلانه، پایدار و با عزت هستند؛ اما اکثریت مطلق مردم افغانستان هم نمی خواهند که حقوق شهروندی شان تحت هیچ عنوانی پایمال شود و وظیفۀ دولت افغانستان است که اگر از یک طرف می گوید که خواست مردم افغانستان را نمایندگی می کند و دروازه ها را برای گفتگو باز نگاه می دارد و پیشقدم می شود در گفتگوها؛ از طرف دیگر به مردم اطمینان بدهد که یکدست و یکپارچه از حقوق مردم دفاع می شود، که این کار ها نشده متاسفانه.

نبود یک اداره سالم، خودش یک مشکل است؛ نبود حاکمیت قانون، سبب این شده که دیگر باور مردم کم شود و کسانی که خواستار جنگ هستند از آن استفاده کنند. در سیاست های منطقوی هم مشکلات داشتیم؛ ما در رابطه با کشورهای جهانی، شاهد مشکلاتی بودیم؛ همه اینها ما را برای رسیدن به صلح کمک نکرده است.

پرسش: اگر آقای کرزی بر شرایط خود تاکید می کند تا امضاى موافقت نامه امنیتی با امریکا را به تاخیر بیندازد، از نظر شما عواقب آن برای افغانستان چیست؟

پاسخ: بسیار غیرعملی است که آقای کرزی فکر کرده باشد که با امضاى قرارداد ظرف یک روز صلح تامین می شود و امنیت در کشور تامین می گردد که این شرط معقول و عملی هم نیست؛ اما امضاى قرارداد به صورت طبیعی باید متضمن تامین امنیت و ثبات در کشور در درازمدت باشد؛ چون ما به حمایت های بین المللی ضرورت داریم و اینکه ضرورت داریم که برای همکاری های امنیتی و نظامی با ایالات متحدۀ امریکا و در رابطه به سایر مسایل، موافقتنامه داشته باشیم.

در رابطه به قرارداد امنیتی باید بگویم که آقای کرزی، در این قسمت ملاحظات شخصی خود را مطرح کرده؛ مثلاً آن  را با انتخابات ارتباط داده است.

از یکطرف می گوییم در انتخابات، نباید دنیا مداخله کند؛ تنها پروسه ای را حمایت کنند که شفاف و قانونمند باشد و حمایت های تخنیکی داشته باشند؛ از طرف دیگر آقای کرزی یک انتخابات خوب را از دنیا(اشاره تلویحی به امریکا) می خواهد. اینکه عامل خرابی انتخابات گذشته دنیا نبود، معلوم است که تقلب صورت گرفت و عواملش کی بود؟ یا کی ها بودند؛ اما روی جزئیاتش نمی رویم. یا انتخابات به دور دوم نرفت، دنیا وعده کرده بود که به دور دوم میرود و نرفت، و دنیا برای دور دوم آمادگی داشت، کمیسیون آمادگی داشت، اوراق انتخاباتی را چاپ کرده بودند؛ من به حیث نامزدی که باید به دور دوم می رفتم، تصمیم گرفتم نروم؛ چونکه برای جلوگیری از تقلب، هیچ نوع تدابیری گرفته نشد و هیچ نوع اصلاحاتی نیامد و همان کمترین اصلاحی را که ما پیشنهاد کردیم، آقای کرزی رد کرد.

 این تصمیم را بخاطر مصالح کشور گرفتم، نه زیر فشار کدام کشور خارجی یا خواست کشور خارجی؛ پس میبینیم که آقای کرزی در این مورد، یک تعبیرات بسیار خاصی دارد که عملی نیست و شرایطش شخصی است.

اگر شرط آقای کرزی این باشد که دنیا برایش اطمینان بدهد که از چه نامزدی حمایت می کند؛ این خودش برخلاف تمام تعهداتی است که دنیا در برابر افغانستان و یا آقای کرزی در برابر مردم افغانستان دارد.

در قبال سند امنیتی، امریکا اهداف خود را دارد؛ مهم این است که ما چطور به نفع افغانستان و صلح و ثبات از آن استفاده کنیم؛ وقتی که تروریزم یک تهدید است، برای ایالات متحدۀ امریکا نیز یک تهدید است و ما باید بتوانیم که چطور از همکاری های ایالات متحدۀ امریکا برای رفع این تهدید و برای آمدن ثبات در کشور استفاده کنیم.

 سوال در این مسئله که امریکا اصرار می کند این قرارداد زودتر امضا شود، نیست؛ بلکه من فکر میکنم که موضوع خروج یکصد هزار تن از نيروهایش مطرح است و این، به برنامه ریزی نیاز دارد و فکر می کنم که این موضوع قابل توجیه است.