ولايت کندهار در ١٢درجه و ١٣ دقيقه ، ٢٠ و ٢٥ ثانيه عرض البلد شمالى موقعيت دارد .
آمدن سکندرکبير به کندهار نه تنها تاريخ دانان غرب را مصروف نگهداشتند، بلکه مورخين مثل هيرودوتس مورخ مهشور يونان بوستان نيز درآثار خود به نام اراکوزيا نام کندهار را ذکر کرده است .ولايت کندهار علاوه بر دشت هاى وسيع و سلسله هاى بلند کوه ها زمين هاى آباد و باغ هاى سرشار نيز دارد که در اقتصاد و زيبايى اين ولايت نقش مهم را بازى کرده است .
 
کندهار از ولايات درجه اول کشور شمرده ميشود که در شمال با ارزگان در جنوب با خط ديورند و بلوچستان ، در شرق با ولايت زابل و در غرب با ولايت هلمند همسرحد ميباشد .
 
وجه تسميه کندهار
 
نظريات مختلف در مورد وجه تسميه کندهار وجود دارد، بعضى از آنها منشى آن ( الکزاندره ) خوانده ، زمانيکه اسکندر وارد اين منطقه شد ، شهر اسکندريه را آباد کرد ، پس اين منطقه را ( الکزاندره ) خواند که بعداً در صورت ابدال تاريخى به ( کندهار ) مبدل گرديد .شمارى از مورخين ديگر عقيده دارند که قبل از اليگزاندريه ( سکندريه ) نام قبلى کندهار گدروسيا ( کندهاروسيا ) بود که اين منطقه وجود داشت و شمارى از محققين بدين نظر اند ، زمانيکه باشندگان گندارا وارد اين منطقه شد ، پس اين نام نيز با خود آورد و بعداً توسط اعراب په ( کندهار ) مبدل گرديد .هيرودوتس ضمن ياد آورى چهار قبيله پکتيکا ، قبيله اولين ( گندهارى ) خوانده و مى گويد که ( گندهارى) نام باشندگان آن زمين تاريخى ( گندهارا )بود که در تمام دوره هاى تاريخى به نام گندهارى و کندهارى مسمى گرديده است .همچنان در اوستا نيز نام يک پهلوان گندهارا يا ( گندوفار ) بود، وى شاه يک خانواده آزاد بود و در حوزه ارغنداب نيز يک شهر به نام خود و يا هم به مهفوم نزديک آن آباد و در سنه ١٩ ميلادى در کندهار به پاچاهى رسيد .
 
نام هاى کندهار :
 
 نام تاريخى کندهار که در مدارک تاريخى از آن تذکر يافته (هره – هواى –تى ) يا( هره ويتى )است که هراهواتى ( سراشواتى) نام ارغنداب و اراخوسيا نام  ارغسان  و مرکز آن اراخوتيس بود و بعداً توسط يونانى ها به اراخزيا، اراکوزيا و اراکوسيا مبدل گرديده است .
کندهار در حوادث زمان هاى ساسانيان ، کيداريان و کابلشاهان به نام ( رخج ، رخچ ، رخذ ) ياد شده است .
 
در زمان آمدن اعراب اراخوسيا به الرخج و الرخذ مبدل شده است .
طوريکه شهر مرکزى در منذقه رخ و در زمان غزنويان تکين آباد بود ، پس شهر کندهار يک ويرانه و شهر فرعى بود که از همينرو گمنام بود ؛ اما شهرت آن بعد از اين روبه افرايش بود که اين موضوع با تاريخ اعمار شهر پيوند دارد .
 زمانيکه دروازه شهنشاهى ترکان غزنوى توسط ملک حسين علاو الدين غورى در انتقام سه برادرش ( ملک قطب الدين، شورى سيف الدين و سام بهاالدين) تخريب کرد ، پس در بدل سه برادر سه شهر غزنوى ها ( شهر غزنى ، شهر تکين آباد و شهر بست ) را ويرانه کرد . تا اين زمان نام کنونى کندهار شناخت تاريخى نداشت .نام کندهار بعد از تخريب رخج و تکين آباد در منطقه رشد کرده است و سيفى در قرن هفتم هجرى در ( تاريخنامه هرات ) به شکل معرف قندهار از آن ياد آورى کرده است .
زمانيکه سلطان حسين بايقرا ( ١٤٣٨ م – ١٥٠٥ ) در شهر کندهار به پاچاهى رسيد ، پس نام کندهار بار اول روى يک سکه اشکار شد .
 
 
شهرهاى سابقه کندهار
 
١-اراکوزى سکندريه :
قبل از شهر کنونى کندهار ، سه شهر ديگر به نام هاى مختلف وجود داشت که از جمع آن شهر نخستين توسط سکندرمقدونى به نام ( اراکوزى سکندريى ) ٢٠٣٠٠سال قبل (٣٢٩ ق م ) اعمار شده بود .اکنون هيچ کدام نشانه اين شهر نمانده ، گفته ميشود در زمان قديم منطقه ارغسان به نام اراخوسيا( اروکاوزيا ) ياد مى شد و زمانيکه اراخوسيان مرکز خود از ارغسان به کدروسيا ( کندهار ) انتقال کرد ، پس ارغندناوه به نام اراخسيا مسمى شد .
 
٢-شهرکهنه کندهار :
شهر دوم کندهار در شرق کوه سرپوزه موقعيت دارد، اين منطقه اکنون به نام ( زوړ ښار)ياد ميشود که کاخ مخروبه ارگ ( کاخ نارنج ) اکنون نيز ويرانه مانده است .منچرى شاعر دربار غزنوى بيشتر از هزار سال قبل از کندهار کهنه ( زاړه کندهار) طورى ياد آورى کرده است .
 
سيصد هزار شهر کنى، به زقيروان
سيصد هزار باغ کنى، به ز قندهار
 
اين شهر تا تراژيدى نادر افشاد آباد بود و زمانيکه وى در آغاز سال (١١٥٠ ه ش )حکومت ملى هوتک سقوط داد، همزمان با آن شهر کهنه کندهار نيز کاملاً تخريب کرد .
 
٣-نادرآباد :
شهرسوم يک قلعه نظامى به نام ( نادر آباد ) بود که درسال ١١٥٠ ه – ق توسط نادر افشار تاسيس شده بود.نادرافشار درجريان محاصره شهر کهنه کندهار يک شهر در اطراف زيارت شيرسرخ در جنوب کندهار کنونى اعمار کرد که به استناد ( تاريخ احمدشاهى ) يک قلعه محقر و کج بود و مساحت آن با بخش چهار شهر سابقه برابربود . احمدشاه بابا بزرگ مراسم تاج پوشى خود نيز در زيارت شيرسرخ در پهلوى همين قلعه برگزار کرد و تاسال دهم سلطنت در اين قلعه سکونت داشت و بعداً امور ساختن شهر جديد آغاز شد .
 
شهرکنونى کندهار :
 
 احمدشاه بابا بزرگ در اوايل سطلنت خود در اين فکر بود، تا شهر جديد کندهار منحيث پايتخت کشور اعمار نمايد، زيراکه قلعه نظامى نادرآباد از يک از نگاه مساحت براى پايتخت يک امپراطورى بزرگ مناسب و موزون نبود و از سوى ديگر موقعيت آن نيز در يک ساحه مرطوب بود ، از همين رو بعد از مشورها، ديدارها و مشاهدات منطقه شهر کنوني را انتخاب و سنگ تهداب کندهار احمدشاهى به تاريخ روز اول ماه ربيخ الثانى سال ( ١١٦٩هـ ق ) گذاشته شد.
 
اين شهربه نام اشرف البلاد مسمى گرديد و حيثيت خود به شکل پايتخت ومرکز باستانى امپراتورى درانى دريافت کرد .اين شهر در امتداد تاريخ در نوشته ها و آثار مختلف مورخين و سياحين خارجى و داخلى تذکر يافته و نوشته ها در مورد قدامت ، معمارى و باستانى اين شهر تاريخى صورت گرفته است.
 
اين شهر در اوايل با چهار ناحيه مشتمل بود، در بين خود يک چهار راهى سربسته نيز داشت که از معمارى باستانى کندهارى نماينده گى ميکرد .در دوره معاصر اين شهر به اساس تشکيلات شاروالى بسيار وسيعت يافته و مساحت آن تقريبا به ١٠ ناحيه رسيده است .
 
 آبدات باستانى کندهار :
 
١-منديگک:
اين تپه ٣١ متر ارتفاع دارد .در واقع اين ارتفاع تپه از اثر ساختمان هاى که بالاى يک ديگر موقعيت دارد، به ميان آمده که از اثر حوادث زمان هزاران سال قبل مکرراً تخريب گرديده و شکل يک تپه با خود گرفته است .
اين تپه از دو هزار سال بدينسو متروک و در معرض تخريبى قرار داشت .ساختمان نخسيتن منديگک که عمرش ( ٩٠٠٠ ) سال ميشود ، برخى بيشتر نشانى هاى ابتدايى انسان چون سنگ هاى تراش شده ، استخوان هاى سيقل شده حيوانات تشخيص ميشود که چيرى ديگر از آن به دست نه آمده ؛اما از اين طبقه تا طبقه ١٥ ، مراحل مختلف تکميل زنده گى باشندگان اين تپه رانشان ميدهد که طبقه اخير آن اسباب مسى نيز دارد .
 
٢-کتيبه اشوکا:
 کتيبه اشوکا از آن اثارى باستانى شمرده ميشود که در نزديکى دروازه شهر کهنه روى يک سنگ بزرگ نقش شده و درسال ١٣٣٧کشف شد .اين سنگ ٥٥ سانتى متر طول و ٤٥-٥٠ سانتى متر عرض دارد .
اين کتيبه با رسم الخط يونانى و آرامى نوشته شده که ١٣ سط اولين ان به خط يونانى و هفت نيم خط متباقى آن به رسم الخط آرامى نوشته شده است .کندن اين خط در زمانيکه دين بودايى توسط اشوکا به مناطق کندهار رسيده شده بود ، صورت گرفته است و تاريخ خط آن ( ٢٥٠ )سال قبل الميلاد است .زبان اين خط يونانى و پشتون قديمى ( پرثوى ) است .
 
 
٣-چل زينه ( چهل زينه ):
 
چهل زينه يک دالان است که در بغل کوه در شمال کندهار کوهنه موقعيت دارد ، زينه هاى آن از دامن کوه آغاز شده ، دامن و دالان با قلم آهن در سنگ کوه کندن کارى شده است .قبلاً دو شير سنگى در دو طرف دالان نيز وجود داشت که اکنون نيست .دى بالاى آن يک پهردارخانه نيز وجود داشت که بعداً کار ديگر بالاى آن صورت گرفته است .
چهل زينه توسط عکسرى ميرزا پسر شاه بابر ساخته شد که کار اعمار آن درسال ( ٩٣٠ هـ ق ) آغاز و درسال(٩٥٣ هـ ق ) تکميل گرديده است .
کار تذهيب و نوشته خط نستعليق دالان  چهل زينه توسط مير معصوم کندهارى صورت گرفته است .
زنگ هاى هر دو طرف زينه هاى توسط شاه امان الله خان ساخته شده و بدين حساب مجموعاً ٤٣ زينه دارد.
 
٤-ارگ :
  ارگ نيز از کاخ هاى زمان احمدشاه بابا ميباشد که مرکز ادارى شاهى وى بود .در مقابل آن چهار چمن آباد شده بود و در شمال کندهار احمدشاهى موقعيت داشت که تاپايان قرن ١٩ ميلادى به همان شکل سابق ايستاد بود؛ اماساختمان کنونى ارگ از ساختمان هاى عصر سراجى شمرده ميشود که به اساس حکم سراج المله والدين امير حبيب الله خان  در زمان سردارد محمدعثمان خان ( والى کندهار ) اعمار شده است .قبلاً علاوه بر مقام ولايت کندهار تعدادى زياد ادارات دولتى در اينجا فعاليت داشت ، در طرف شمال و جنوب اين ساختمان ، ساختمان هاى ديگر اعمار شده بود که در بين آن يک فرش  وجود داشت.
 
٥-قلعه احمدشاهى :
شهر احمدشاهى کندهار شکل مستطيل داشت و چهار اطراف آن يک قلعه احاطه کرده بود .اين قلعه داراى شش دروازه بود ( دروازه کابل، دروازه ښکارپر، دروازه هرات ، دروازه عيدگاه ، دروازه توپخانه و دروازه برو .)
اين دروازه از تخته هاى زخيم ساخته شده بود .
قلعه احمدشاهى بعد از صدمترى يک برج خروجى داشت که در بخش نظارت خارج قلعه و نزديکى برج از آن ستفاده مى شد .همچنان يک بخش مخصوص براى اندخت توپ در سر هر برج قرار داشت و بين هر دو برج در پنج مترى يک ناوه براى بر آمدن باران ساخته شده بود .
ترميم اخيرين اين قلعه در زمان پاچاهى امير حبيب الله خان صورت گرفت ، در آن زمان سردارد محمدعثمان خان منحيث نايب الحکومه حاکم مقتدر کندهار بود .  
 
اماکن مقدس کندهار :
 
 زيارت خرقه شريفه و مسجد جامع :
 
  سنگ تهداب ساختمان جديد مسجد جامع و خرقه شريفه درسال ( ١١٨٦هـ ق ) در زمان پاچاهى تيمورشاه سدوزى گذاشته شد و کار اعمار آن به تاريخ اول ماه رمضان سال (١١٩٠ هـ ق ) تکميل و خرقه مبارک به آن منتقل شد. باگذشت زمان برخى تغييرات در ساختمان جامع صورت گرفته است؛ اما در زمان سردار محمدعثمان خان تغييرات ويژه در آن به وجود آمد .شکل کنونى اين ساختمان در زمان پاچاهى مرحوم محمدظاهرشاه صورت گرفته است. البته که بعضى از منازل و مقبره ها تخريب گرديده و صحن خرقه مبارک وسعت يافت .
 
 کار نقاشى زيارت خرقه شريفه در زمان پاچاهى امير حبيب الله خان به تلاش هاى سردار نصرالله خان با دست صوفى عبدالحميد بارکزى نقاش ورزيده زمان به پايان رسيد . يک بار کار کاشى کارى خشت اطراف زيارت توسط وزيرمحمدگل خان زمانيکه والى کندهار بود نيز صورت گرفت ،همچنان بعداً اين کار به رهبرى عبدالغفور خان اجرا شد که خشت کاشى آن از سوى خير محمدکلال ساخته شده است .
 
همچنان اماکن مقدس و زيارت هاى ديگر نيز درکندهار وجود دارد که عبارت است از :
موى مبارك، شاه مقصود آغا، بابا ولى، حضرت جى بابا، جمال بابا، شين غزى اصحابى، دارو نيكه، پير ملا محمدجان اخوند، صابر شاه ملنگ، ميرويس نيكه، احمدشاه بابا، زرغونه انا، ملالۍ، شير سُرخ، ملا شيراخند، سپين كوڅى بابا، صوفى صاحب، اخوند صاحب، ابراهيم خليفه بابا، چهار راهى شهداى ميوند، ميا نور محمد صاحب مزار، خوجك بابا، ملا كټه اخوند، ملا اکا، ملا عبدالحق اخوند، شېخ قلندر، ملا حسن ساکزى، کاکو بابا، بګت بابا، پير زالو بابا، ملا صالح محمد اخوند، ډنګربابا، كابلي شاه، پير زنګي بابا، کاکو بابا، کوټ بابا، زنجير پا، خواجه ملک، جان لالا، شېخ قلندر، يک خاک شهيدان، د شنو ګومبتو زيارت و همچو اماکن ديگر.
 
 مشاهير کندهار :
 
احمد شاه بابا، ميرويس نيکه،زرغونه انا،ملاله ميوندي،اسماعيل مصور، مير معصوم کندهارى ،مولوى احمد کندهارى،علامه عبدالحق کندهارى،مولوى عبدالواسع کندهارى ،عبدالرحمن لودين، مولوي محمد سرور واصف کندهارى ، غلام محى الدين افغان ،غلام محمد طرزي،محمد ګل نوري،مولوي عبدالرووف خاکي کندهاري،عبدالهادي داوى،بابا عبدالعزيز خان کندهارى،ميرزا حنان بارکزى،مولوي احمدجان تاجر،محمدحسين طالب،عبدالکريم حقاني،علامه ابوالوفا افغاني،پروين ملال،شيخ طاهر کندهارى،سلطان محمد خالص،شيخ صالح کندهارى،فيض محمد انګار،صوفي عبدالحميد خان،ولي محمد مخلص،عبدالغفار بريالى،عبدالله محزون،رحمت الله بابا،محمديوسف ايازى،محمد ولى ځلمى،عبدالصمد ويسا،عبدالرحيم هاتف،عبدالمنان حيرت،عزيز الدين وکيلى،سيد عطامحمد شاه کندهارى،علامه عبدالحى حبيبى،مولانا عبدالخالق واسعى،کانديد اکاډيميسن استاد نوميالى،پوهاند عبدالشکور رشاد،کانديد اکاډيميسن محمد ابراهيم عطايى،فاضل استاد عبدالرووف بېنوا،امين الله خان زمريالى،جان محمد پلار، معاون سرمحقق عبدالهادي هاند، زرغونه کاکړ،سليمان ماکو،عبدالقدوس نجيب،ډاکټر فطرت ناشناس،نورمحمد نورى،پوهاند ميرحسين شاه و ده ها تن ديگر...
 
 ولسوالى ها :
 
کندهار از ولايات درجه اول افغانستان است که علاوه برمرکز ١٨ واحد ادارى دارد و عبارت است از :
١. شهرکندهار ٢. ډنډ ٣. ژيړۍ ٤. دامان ٥. ارغنداب ٦. ارغستان ٧. پنجوايي ٨. معروف ٩. سپين بولدک ١٠ ميوند ١١. شاوليکوټ ١٢. تخته پُل ١٣. خاکرېز ١٤. نېش ١٥. غورک ١٦. رېګستان ١٧. ميانشين ١٨. ښوراوک.
در ولايت کندهار علاوه بر پشتون ها ، اقوام بلوچ ، تاجک و هزاره نيز سکونت دارند و درپهلوى آن برخى از هندوها در آن مستقر آند .
اين ولايت با داشتن  ٢٧٩٤  قريه٤٧٦٧٦ کيلومتر مربع مساحت و نفوس آن درحدود دو ميليون است .
 
 معارف :
 ولايت کندهار در تشکيل خود ٤٥٩ باب مکتب دارد که از جمله ٦٠ باب ليسه ، ٦٣باب متوسطه ، ٢٧١ ابتدايه ، ٤ دارالمعلمين ، ٢٢ باب مکاتب مخانيک ، مکتب زراعت و ١٦ باب مدارسى دينى ميباشد .
  همچنان در اين ولايت ٩ باب مکتب خصوصى و يک انستيتيوت شخصى موسوم به اوستان فعاليت دارد .
از جمع ٤٠٩مکتب ٢٦٠ باب فعال ، ١٣٢ غير فعال و ٦٧جديد الشمول ميباشد .
درمجموع در ولايت کندهار ١٥٣٠٩٤ شاگرد (١١٢٨٥٨بچه ،٤٠٢٣٦ دختر) مصروف فراگيرى تعليم است.
 
 پوهنتون :
 
پوهنتون ننگرهار به هدف آموزش سالم نسل جوان درسال ١٣٦٩ هجرى شمسى با ايجاد پوهنځى زراعت فعاليت خود را آغاز کرد و بعداً پوهنځى هاى طب ، انجنيرى، تعلم و تربيه ،شرعيات، اقتصاد و ژورناليزم نيز در آن ايجاد شد .اکنون اين پوهنتون ٢٨٥٠ محصل دارد که ١٢٠ تن از دختر  است و امور تحصيلى آن توسط ١٦٢ تن استاد که ٥ تن از زن پيش برده ميشود.
تاکنون ١٠٣٩ محصل از پوهنځى هاى زراعت ، طب ، انجينرى و تعليم تربيه اين پوهنتون فارغ گرديده مصروف خدمت در کشور هستند .از جمع استادان آنها يک دوکتور، ٢٥ ماستر و متباقى آن تا درجه ليسانس تحصيل کرده است .همچنان شپى پوهنځى اين پوهنتون نيز درسال ١٣٨٨ به هدف بالابردن سطح تعليمى معلمين و دافراد داخل خدمت گشايش يافته است .
پوهنتون کندهار با داشتن سه پوهنځى در هلمند و يک پوهنځى در ارزگان بخش هاى ولايتى نيز دارد .
علاوه بر آن دو پوهنتون شخصى با داشتن پوهنحى هاى طب و حقوق  در کندهار فعاليت دارد .
 
صحت:
  در ولايت کندهار ٢ شفاخانه عمومى دولت ، ٧ شفاخانه شخصى ، ١٤ باب مراکز اساسى صحى ، ٢٣ باب مراکز مکمل صحى ، ٤٥٤ پوسته صحى و ٩٤ دواخانه در اين ولايت وجود دارد .
٤٥ در صد نفوس کندهار مجبور است تا براى دريافت ادويه از دواخانه نزديک ١٠ کيلومتر سفر نمايند .
٥١ درصد مردم مجبور اند که براى رسيدن به يک مرکز صحى ١٠ کيلومتر سفر نمايند .
سطح صحت :
در ولايت کندهار يک بستر براى ٤٤٠٠مريض ، يک داکتر براى ١٥٣٠٠تن ، يک نرس براى ١١٩٠٠و يک آموزش ديده  TBA( دايه ، قابله ) براى ٤٦٠٠خانم ميرسد .
 
زراعت و مالدارى :
محصولات عمده زراعتى کندهار عبارت است از: گندم، جوار ، جو ، ماش و زيره .
انواع ميوه جات : انگور، انار، زردالو، ګرنگيچ، آلوچه ، انځر، شفتالو و ديگر. ..
انوع سبزيجات: رومى، باذنجان، باميه، مرچک، پياز، باردنگ و ديگر ...
 
 حيوانات : گو، گوسفند، بزه و مرغ ها ...
۱۱۷۹۲۰ هکتار زمين اين ولايت آبيارى ميشود ، ٢٠٠٠ للم است و منابع مهم آبيارى در آن عبارت است از درياهاى ارغنداب ، ترنک ، کدنى ارغستان و همچنان چشمه ها ، کاريزه و برمها .
محصولات زراعتى انگور، آنار ، زردالو ، شليل ،شفتالو ، تربوز ، خربوز ، گندم ، جوار ، انځر، بادام ، سنتروزه و سيب اين ولايت از شهرت برخوردار است و همچنان ميوه هاى خشک کندهار چون بادام ، کشمش، آبجوشى، شکرپاره  و ميوه تازه انگور ، انار ، خربوز و تربوز با يکتعداد کشورهاى خارچى  صادر ميشود .
 معادن:
معادن مرمر، سنگ فلورايت ، سنگ لوميت ، سنگ رخام ،سنگ زغال، معدن گچ، طلا، آهن و  همچو چيزى هاى ديگر در ولايت کندهار وجود دارد؛ اما اکنون ٧٠ درصد مردم اين ولايت درچا فقر آند و زنده گى خود از طريق زراعت و مالدارى به پيش ميبرند .
 
صنعت :
 
آمريت پارک هاى صنعتى در کندهار درسال ١٣٨٢ ميلادى مثل ساير ولايات ايجاد و تاسيس شد .
ساحه شور اندام براى ساختين فابريکات تعيين و نمرات آن توزيع شد .
آمريت پارک هاى صنعتى، اتحاديه صنعت کاران بخاطر جلب و جذب هر چه بيشتر متشبثين و سرمايه گذراران در سال ١٣٨٣ ه ش ايجاد کرد .
ساحه مذکور به اساس پلان تفصيلى شهرسازى با دو بخش تقسيم شد که يک بخش آن براى فابريکات صنعتى و نمرات براى ٨٤ فابريکه توزيع شده است . از اين جمله ٧٢ فابريکه فعال و متباقى آن از اثر نبود انرژى برق فعاليت توليدى ندارد و ٢٥ فابريکه تحت کار است .
همچنان در داخل شهر کندهار ١٨٥ فابريکه کوچک و شرکت هاى مختلف کوچک وجود دارد . توليدات مهم اين فابريکات عبارت است از : سيخ ها ، گادر ،اسباب المونيمىو پلاستيکى، چپلى، کونجاره ، روغن، صابون و همچو چيزى هاى ديگر ...
يخ خان هاى کندهارى و خامک  که صنايع دستى زنان ميباشد، از شهرت بين المللى  برخوردار است .
 
 برق :
 
شهرکندهار از ١٠٠ تا ١١٠ ميگا وات برق نياز دارد که اکنون از ٤٢ ميگاوات برق برخوردار است .
از جمله ١٢ ميگاوات از بند کجکى هلمند و ٣٠ ميگاوات ديگر از جنراتور هاى ديزلى دريافت مى نمايد.
 
 رسانه ها:
 
رسانهاى ولايت کندهار عبارت است از :
راديوها : کندهار، افغان ازاده ، کليد، وړانګه ، يووالى ، ميرمن ، څانگه ، تعليم الاسلام ، اسلام غږ .
تلويزيون ها : تلويزيون ملى کندهار و تلويزيون هېواد .
مطبوعات چاپى : روزنامه طلوع افغان ( دولتى ) ، روزنامه گرداب (خصوصى)، هفته نامه سور ( اکنون مسدود است )،هفته نامه ټاټوبى ، هفته نامه بڅرکى ( اکنون مسدود است ) ، مجله کندهار ( دولتى)، مجله دوماهه ښکلا( اکنون متوقف گرديده )، کندهار پوهنتون( دو ماهه) ،فصلنامه هوډ ( اکنون متوقف گرديده )،فصلنامه تنده ( اکنون متوقف گرديده )، جريده کندهار ښار( نشريه شاروالى .
 
 ارگان هاى دولتى :
ولايت کندهار به شمول مقام ولايت ٧٠ارگان دولتى و به شمول شهر کندهار ١٨ واحد ادارى دارد.